دستگیره

دستگیره

دستگیره

دستگیره

دستگیره

کلمات کلیدی

۱۴۲ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اگر به خودروی تیبا به عنوان یک خودروی مستقل و تنها نگاه شود هیچ گونه زیبایی در آن مشاهده نمی گردد ولی خب اگر به این خودرو با در نظر گرفتن این موضوع که رقیب خودروی پراید است نگاه شود به آن حق می دهیم که چندان زیبا نباشد چرا که توقعی از خودرویی که رقیب پراید است نمی توان داشت .

از قسمت جلویی خودرو تنها چیزی که خوب به نظر می آید تنها چراغ های جلو می باشند .

جلوپنجره ساده و کوچک که بسیار زشت طراحی شده و سپرها نیز بیش از حد ساده هستند.

استفاده از خطوط منحنی وار بیش از حد، باعث شده که خودرو جذابیت کم، خود را از دست بدهد.

خودرو در کل فرم منحنی‌واری دارد که سایپا در مدل فیس‌لیفت، سعی کرده از آن کم کند.

در نمای جانبی، لاستیک‌های سایز کوچک باعث شده‌اند با صحنه خوبی روبرو نشویم.

خطوط جانبی روی بدنه اگر ظریف‌تر بودند، می‌توانستند کمی تاثیر بر روی چهره این خودرو بگذارند. از آینه‌های جانبی چیزی نمی‌گوییم و سکوت بهترین راه در مقابل این بخش از خودرو است.

در بخش عقب نیز باز سپر چنگی به دل نمی زند و اصلا بر روی آن کار نشده است. در طراحی چراغ‌های عقب از مزدا الهام گرفته شده است که احتمالا طراحان مزدا با شنیدن و دیدن این بخش از تیبا، دچار حمله قلبی خواهند شد!

در طراحی داخلی تیبا، تمام فکر طراحان به سمت یک کابین بهتر از پراید بوده است. برای همین این کابین فقط از پراید بهتر طراحی شده و خلاقیت زیادی در آن دیده نمی‌شود.

تمام بخش‌های داخلی با خطوط منحنی وار طراحی شده‌اند و حتی در بخش‌های کوچکی مانند غربیلک فرمان نیز، خلاقیت و زیبایی دیده نمی شود.

اوج کیفیت داخلی تیبا و تلاش سایپا برای ارائه یک محصول در حد و اندازه جهانی، در مصالح استفاده شده در کابین دیده می‌شود.

زمانی که پلاستیک خشک و بی کیفیت فضای داخلی تیبا را لمس می‌کنید، ناخودآگاه یاد ظروف پلاستیکی آشپزخانه خواهید افتاد که با قیمت ۲ هزارتومانی خود کیفیت بهتری از جنس داخلی تیبا دارند.

صندلی‌های تیبا چندان راحت نیستند و زمانی که شما بر روی آنها مستقر می‌شوید، خاطرات شیرین دوران کودکی برای شما زنده می‌شود، درست زمانی که بر روی نیمکت‌های چوبی مدرسه درس می‌خواندید، صندلی‌های تیبا دقیقا همان حس را دارند.

از لحاظ دید داخلی خودرو، بازهم تیبا مشکل دارد و ستون های مجاور شیشه جلو، مانع دید کافی شما می‌شوند و این یعنی کاهش ایمنی در هنگام رانندگی.

منبع : تیبا 

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

در قدم نخست باید به این موضوع اشاره نمود که چیزی که در هر سه خودرو با هم برابر می باشد فاصله ای است که بین محور جلو و عقب این خودروها وجود دارد و باهم برابر است و معادل ۲۷۰۰ میلی متر می باشد .

اما در این خصوص باید حتما این مسئله هم ذکر گردد که میزان فضای واقعی استفاده شده در هر سه خودرو به مقدار قابل توجهی با هم فرق دارد .

درباره میزان فضای ایجاد شده در درون خودرو باید بیان شود که خودروی هیونداالانترا در قسمت های صندوق عقب و همچنین به طور کلی در فضای کاربردی به میزان قابل توجهی نسبت به سراتو جادار تر می باشد .

این در صورتی می باشد که کره ای ها همچنان در حال کار کردن بر روی فضای پای عقب خودرو می باشند .

هیوندای همچنین به طرز محسوسی جایگاه رانندگی اسپرت تری دارد

تویوتا دارای کابینی بسیار جادار است و همچنین صندلی راننده ای دارد که محدودهٔ خوبی برای تنظیم ارتفاع دارد و باعث می‌شود که سریعاً موقعیت رانندگی خود را بیابید. در این موارد تویوتا از رقبا پیش می‌افتد. فضای پای عقب نیز خوب است و فضایی حداقل برابر با ۶۵ میلی متر بیشتر از رقبا را فراهم می‌کند که این مورد به خاطر ترکیب خوب صندلی‌هایی که نازک تر از نسل قبل هستند و قابلیت حرکت ۷۰ میلی متری دارند به وجود آمده است.
علاوه بر این، گنجایش صندوق کرولا با الانترا برابر است و زمانی که صندلی‌های عقب جابجا شوند بیشتر نیز می‌شود. ذکر این نکته نیز لازم است که کرولا از دستگیرهٔ بستن صندوق عقب محروم است.

در رابطه با کابین تیز کرولا، برخی از آزمایش کننده‌ها احساسی دوگانه داشتند. کابین با قطعات صخره مانند و با طراحی ردیفی که یادآور لکسس است با استفاده از سطوح نرم به حد کمال می‌رسد و احساس خوبی را به شما منتقل می‌کند.
اما در نهایت، “Finish” کلی کابین آنرا در ردهٔ پایین تری قرار می‌دهد. تودوزی درها در خودروی استفاده شده در تست (و دیگر کرولاهایی که آزمایش کردیم)، نقش ضعیفی در نگهداری پانل‌ها داشتند، مخصوصاً آن‌هایی که کلیدهای بالابرها را احاطه می‌کردند.

جزئیات کوچک مثل کفپوش نازک و شل در صندوق عقب نیز کمک می‌کند تا احساس کنیم که کیفیت مشاهده شده در کرولا نمی‌تواند با کره‌ای ها رقابت کند.
اکثر آزمایش کننده‌ها داشبورد الانترا را بیش از حد شلوغ یافتند و کنترل‌های تهویهٔ کوچک آنرا رنج آور توصیف کردند. اما کیفیت مشاهده شده آشکارا بهتر از کرولا است و این خودرو احساس گران تر بودن بیشتری دارد. تنها جنبه‌هایی که از این جلال و شکوه می‌کاست، مواد استفاده شده از جنس “اورِتان” برای غربیلک فرمان و دسته دنده بود. دو خودروی دیگر یعنی کرولا و سراتو در این موارد از چرم سود جسته بودند.

در مورد کابین سراتو، حتی عیب و نقص کمتری وجود دارد که احساس بهتری از کابین الانترا را به شما انتقال می‌دهد. جزئیات، مانند تریم فیبر کربن در هماهنگی با کلیدهای تنظیمات سیستم صوتی ارگونومیک بوده و ترکیبی منطقی را به وجود می‌آورند. همهٔ این موارد به اضافهٔ کنترل‌های فرعی خوانا و روشن، کابین سراتو را بهترین مکانی می‌سازند که شما می‌خواهید در آن باشید. اگر چه فضای پای عقب کیاکاملاً با کرولا یکی نیست اما خیلی هم تنگ نیست و فضای عقب نیز دارای مجموعهٔ دریچه‌های هوای مخصوص خود است.

نمای خارجی
در اصل، مسالهٔ زیبا شناختی نمی‌تواند به صورت قاطع بیان شود و این در مورد خودروهای خانوادگی نمود بیشتری دارد. مردم قاعدتاً به سوی خودروهایی با طراحی خنثی و عادی جذب نمی‌شوند و ما نیز به عنوان خریدار خودرو، نسبت به انتخاب خودروهایی که پرچم سفید را بالا می‌آورند بی میل هستیم. خوشبختانه، هر سه خودروی حاضر در اینجا، نمای ظاهری خوبی دارند.

در حالی که ترکیب استایل کهنه و تعداد زیاد رندرهای گیج کنندهٔ کرولا، نوید محصول جذابی را نمی‌داد اما خودروی جدید قطعاً نمای جذاب و دلپذیری دارد.
شکاف جلوپنجرهٔ کرومی همراه با هواکش‌هایی که به طرف چراغ‌های جلو کشیده شده‌اند و خطوط مرتب به کار رفته در کاپوت و جناحین خودرو و همچنین طراحی موج دار چراغ‌های عقب با خط سقف منحنی تکمیل می‌شود و ترکیب رضایت بخشی از خطوط منحنی و صاف را به نمایش می‌گذارد. همهٔ این موارد کرولا را دینامیک و مجلل نشان می‌دهد.

استایل انحنایی الانترا در بررسی چند سال پیش این خودرو گیرا و مناسب بود. در مقایسهٔ پهلو به پهلو با کرولا و سراتو، الانترا کمی قدیمی و سال خورده به نظر می‌آید. البته برای این سال فیس لیفتی وجود دارد که شامل دی لایت های تیغه ای به عنوان مشخصهٔ امروزهٔ هیوندای و تیره تر شدن چراغ‌های ترمز در عقب است. اما مهم‌ترین نقص الانترا، رینگ‌های ۱۵ اینچی فولادی آن است که آنرا در مقایسه با رینگ‌های ۱۶ اینچی آلیاژی دو رقیب دیگر کمی ارزان تر نشان می‌دهد.
اما در مقابل این LED های در روز روشن سراتو است که چشم‌ها را می‌رباید. سراتو اسپرت تر به نظر می‌آید، جوان پسند تر است و با احتیاط بین طراحی انحنا دار وپیچیدهٔ هیوندای و طراحی چهار گوش تویوتا گام بر می‌دارد.

منبع : سراتو کیا

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰
بعد از بررسی های صورت گرفته در هر سه خودروی پژو پارس و سمند سورن و لیفان ۶۲۰ از بعد و جنبه امکاناتی اش به این نتیجه رسیده شد که هر سه این اتومبیل ها به اندازه ای از امکانات دست نیافته اند که بتوان آن ها را کامل دانست اما باز با این وجود سطحی از امکانات را در اختیار صاحبانشان قرار می دهند که برای آن ها کافی باشد .
در خصوص خودروی سورن باید بگوییم که شرکت ایران خودرو برای سری جدید این اتومبیل یک سری امکانات و تجهیزات جدید را به کار برده است . برخی از امکانات و تجهیزات به کار گرفته شده جدید شامل :
سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک
سیستم صوتی مدرن همراه با توانایی اتصال به بلوتوث و همچنین قابلیت کنترل از روی فرمان
شیشه‌های مجهز به آنتی ترپ و پاور ویندوز و آینه‌های جانبی که به صورت خودکار جمع می‌شوند، امکانات تازه این محصول هستند که چندان لوکس و فوق‌العاده نیست، اما کاملا کاربردی هستند.
تمام این امکانات را می‌توان در پارس سال هم مشاهده کرد و هر دو آن‌ها به دریچه مجزا کولر برای سرنشینان عقب مجهز شده‌اند، اما تنظیم برقی پشتی صندلی به همراه تنظیم گودی کمر و رینگ‌های آلیاژی و چند آپشن ریز و درشت دیگر تفاوت این دو در این بخش هستند. در مقابل رقیب چینی خود را برای برنده شدن در این بخش آماده کرده است. صندلی ۶۲۰ شاید به طور کامل دستی تنظیم شود، یا پاور ویندوز و تاشو برقی آینه‌ها را نداشته باشد، اما یک صفحه نمایش لمسی به همراه رهیاب ماهواره‌ای و دوربین دید عقب را پیش روی شما می‌گذارد، سامانه روشنایی خودکار و سانروف برقی نیز سایر امکاناتی هستند که لیفان را از رقبا پیش می‌اندازد.
فضای داخلی
سورن مورد آزمایش از نوع ۵۷۵۱۱ است، و این یعنی جدیدترین و مجهزترین نمونه‌ای که می‌توان از این خودرو در اختیار داشت.
 به لطف تغییرات اساسی که در سال‌های ابتدایی عرضه سورن در کابین این محصول ایجاد شد، پیدا کردن ایراد ارگونومیک در آن کار سختی به شمار می‌رود. این داشبورد در میان عامه مردم و بازار به سوناتایی معروف است، اما به اتفاق تیم تست “نسل برتر” هر چه تلاش کردیم نتوانستیم شباهتی میان آن و هیچ یک از نسل‌های هیوندای سوناتا پیدا کنیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اولین فردی که این اصطلاح را به کار برده یا با هیوندای سوناتا آشنایی نداشته و یا در بهترین حالت تعریف نادرستی از واژه”شباهت” داشته است.
در هر حال کیفیت مواد مورد استفاده در سورن ELX با توجه به بهایی که برای آن پرداخت می‌کنید خیلی راحت رضایت شما را جلب خواهد کرد، اما پارچه بافت برجسته دوست داشتنی به کار رفته در تودری‌ها که در محل تکیه‌گاه آرنج قرار دارند، خیلی زودتر از آنچه که تصورش را بکنید، کیفیت اولیه خود را از دست خواهد داد.
بلافاصله پس از پیاده شده از سورن سوار ۶۲۰ می‌شویم، لیفان تنها عضو گروه است که به جای استفاده از روکش پارچه‌ای در صندلی‌ها از چرم مصنوعی نه چندان مرغوب بهره برده است. سوار شدن این دو خودرو به فاصله اندک اختلاف ارگونومی این دو را به خوبی نمایان می‌کند.
در ۶۲۰ دسته دنده بیش از اندازه بالا به نظر می‌رسد و در دست گرفتن آن نیز حس چندان خوشایندی را منتقل نمی‌کند. پدال‌ها نیز به طرز عجیبی به صندلی راننده نزدیک هستند. شاید شما نتوانید از ۶۲۰ تلنت کیفیتی مشابه سورن ELX را داشته باشید، اما شرایط از پارس بهتر به نظر می‌رسد. خرده ضعف‌های مونتاژی و بی دقتی در این بخش نیز در هر سه خودرو به سادگی مشهود است.
ایران‌خودرو به ضرب قوانین جدیدی که برای ایمنی خودروها در ایران تعریف شد، طرح جدید داشبورد پارس را به مرحله تولید رساند تا امکان نصب دو کیسه هوا روی آن مهیا باشد. در این تغییرات فوم نرم بخش اصلی داشبورد جای خود را به پلاستیک خشک داده که با کمی ارفاق می‌توان آن را قابل قبول دانست. اما نکته آزار دهنده‌ای که در کابین پارس وجود دارد، ضعف در پرداخت برخی قطعات مانند دستگیره درها یا کنسول میان صندلی که دریچه‌های هوای مجزا برای سرنشینان در آن تعبیه شده، است.
 پژو پارس سال نیز در بحث ارگونومی مانند سورن است، با این تفاوت که صندلی‌های ردیف جلو آن به خوبی سورن تنظیم نمی‌شوند و تا حدی عمیق به نظر می‌رسند.
فضای سرنشینان در ۶۲۰ کمی بزرگ‌تر از دو خودرو دیگر گروه است، سورن و پارس نیز تقریبا در یک وضعیت قرار دارند. در مورد فضای بار هم لیفان با حدود ۶۰۰ لیتر گنجایش بیشترین فضا را در اختیار شما قرار می‌دهد و البته این امکان را هم به شما می‌دهد که صندلی‌های ردیف دوم را بخوابانید تا این فضا از این هم بزرگتر شود. بعد از تلنت، سورن ELX با ۵۰۰ لیتر گنجایش در رتبه دوم قرار می‌گیرد اما خبری از خواباندن صندلی‌ها نیست و فقط امکان دسترسی به صندوق بار از کابین برای آن فراهم شده است. در جایگاه آخر نیز پارس با گنجایشی حدود ۴۵۰ لیتر قرار می‌گیرد و هیچ یک از دو امکان بالا را فراهم نمی‌کند.
منبع : پژو پارس
  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

خودروهای اتوماتیکی که جدیدا روانه بازارهای کشورمان شده اند در بازه قیمتی بین ۴۰٫۰۰۰٫۰۰۰ الی ۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان برای سال آتی رقابت های تنگاتنگی را تدارک دیده اند.

حال در این بین خودروی جک جی ۵ اتوماتیک با پیشرانه جدید ۱٫۸ لیتری ۱۴۱ اسب بخاری میتسوبیشی یکی از میانه روترین و مرکز توجه ترین شرکت کنندگان می باشد که این خودرو محصول جدید کمپانی کرمان موتور است .

در این رقابت و مبارزه خودروی امرگند۷ با قیمتی معادل ۷۰ میلیون و خودروی تندر۹۰ اتوماتیک نیز با داشتن قیمتی معادل ۴۰ میلیون تومان ظاهر شده اند و در این بین جک جی ۵ اتوماتیک با قیمتی در حدود ۵۴ میلیون تومانی اش به میان آمده است تا بگوید حرف های زیادی برای گفتن دارد.

! J5 لوبیای سحرآمیز کمپانی جک چین است که به نظر می رسد در خاک ایران خوب رشد کند . برای آنکه این مبارز جدید را بیشتر بشناسیم، تصمیم گرفتیم برای اولین‌بار در ایران به سراغش برویم و نخستین تجربه رانندگی با آن را همراه شما بازخوانی و بررسی کنیم .

معرفی

نامش J5 است و چندان برای ما ایرانی‌ها غریبه نیست‌. J5 دومین عضو خانواده JACچین است که به بازار ایران قدم گذاشته. این برند چینی بخش عمده‌ای از خوشنامی‌اش را مدیون خاطره خوب تعداد محدود J3‌های‌ هاچ‌بکی است که به بازار عرضه شده‌اند‌.

کیفیت قابل توجه محصولات این برند در کنار بهره‌گیری از پیشرانه میتسوبیشی و طراحی قابل توجه شرکت پینین‌فارینا ایتالیا از جمله اصلی‌ترین نقاط قوت جک‌ها در بازار ایران هستند‌

. J5 ابتدا با پیشرانه ۱٫۵ لیتری و گیربکس ۵ سرعته دستی ایرانیان را با بزرگ‌ترین محصول جک چین آشنا کرد اما کرمانی‌ها که جای یک خودرو اتوماتیک را خالی می‌دیدند‌، نسخه اتوماتیک آن را برای عرضه به بازار ایران انتخاب کردند‌. J5 در نسخه اتوماتیک تفاوت‌های عمده‌ای با مدل دستی دارد و همین تفاوت‌ها موجب شده‌اند تا اختلاف قیمت مدل دستی ۱٫۵ لیتری(۴۴٫۲ میلیون‌تومان) و اتوماتیک ۱٫۸ لیتری(۵۵٫۹ میلیون‌تومان) به حدود ۱۱ میلیون‌تومان برسد‌.

پیش از ما ایرانی‌ها خود مردم چین اصلی‌ترین منتقدان صنعت خودرو‌سازی‌شان هستند که در مطالب تحلیلی و نظراتشان از JAC در کنار چند برند خودروسازی دیگر چینی به عنوان پرچمداران این صنعت یاد می کنند. JAC به‌تازگی در بین همه خودروسازان فعال در چین از جمله جنرال‌موتورز‌، فولکس واگن و… از نظر میزان تولید در سال ۲۰۱۳ موفق به کسب رتبه ۲۲‌ام شد و تیراژ حدود ۲۰۳هزار دستگاه را به ثبت رساند‌.


J5 
شخصیت متفاوتی نسبت به عمده خودرو‌های چینی دارد؛ شخصیتی که به‌سادگی نمی‌توان صفت کپی‌بودن را به آن نسبت داد. طراحی آن بر عهده شرکت پینین‌فارینا ایتالیا بوده است‌؛ شرکتی که تا‌کنون ده‌ها مدل مطرح فراری نظیر دینو‌، تستا‌روسا و چندین مدل فیات و‌… را در تاریخ ماندگار کرده است‌.

شاید عده‌ای با خود بگویند پینین‌فارینا نقشی در طراحی این خودرو نداشته و تنها از نام تجاری آن روی J5استفاده شده اما نکته جالب آنجاست که در سایت رسمی پینین‌فارینا در حالی که شرکت‌های چینی زیادی مدعی همکاری با این طراح ایتالیایی هستند، فقط نام JAC در بخش جوایز و افتخارات به چشم می‌خورد. به جرأت اصالت و زیبایی جک را در مقایسه با دیگر چینی‌ها می‌توان ستایش کرد اما J5 یک زیباروی تو خالی نیست که تنها با چهره‌ای خشن به دنبال جذب مشتریان باشد‌.

در قلب J5 اتوماتیک موتور ۱٫۸ لیتری میتسوبیشی جایگزین پیشرانه ۱٫۵ لیتری در مدل دستی شده است تا فضای رقابت را روی همه هموطنان اتوماتیکش ببندد و با قوی‌ترین آرایش در زمین ایران حاضر شود‌! پیشرانه این خودرو از سری ۴G93Dتحت لیسانس میتسوبیشی ژاپن است که در چین به تولید می‌رسد و حداکثر قدرت آن در حالی عدد۱۴۱ اسب بخار را نشان می‌دهد که نزدیک‌ترین رقیبش یعنی امگرند ۷، ۱۳۷ اسب بخار قدرت تولید می‌کند‌. با این حال حداکثر گشتاور ۱۶۵نیوتن‌متریJ5 در برابر حداکثر گشتاور ۱۷۲ نیوتن‌متری امگرند ۷ جای تامل دارد‌.

پیشرانه امگرند ۷ بر پایه یکی از پیشرانه‌های تویوتا طراحی و توسعه یافته و جک نیز با شمشیر میتسوبیشی به میدان رقابت قدم گذاشته است‌.

در این میدان تندر ۹۰  ۱۰۵ اسب بخاری با گیربکس ۴ سرعته سعی می‌کند از بیرون گود تنها به اختلاف حدود ۲۰۰ کیلوگرمی وزنش با این دو خودرو دل خوش کند‌. ابعادJ5 در ظاهر تفاوتی بین این خودرو و رقبا را نشان نمی‌دهند اما به محض ورود به اتاق آن به خصوص در بخش صندلی‌ها شگفت‌زده می‌شوید‌.

فاصله بین دو محور این خودرو در مقایسه با برادر شیری‌اش در ایران یعنی لیفان ۶۲۰ حدود ۱۰ سانتیمتر بزرگ‌تر است که موجب افزایش بیشتر فضای پای سرنشینان عقب می‌شود‌. علاوه بر این موضوع در J5 اتوماتیک بر خلاف مدل دستی دریچه‌های سیستم تهویه نیز برای سرنشینان عقب نصب شده است‌.

منبع : کرمان خودرو 

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

سیاست های کلی کمپانی چری در طراحی فیس لیفت 315 به خوبی نمایانگر شده است .

طراحی خودروی ام وی ام 315 هاچ بک فیس لیفت شده نشان دهنده این موضوع می باشد که کمپانی چری برای اینکه چهره محصولات خود را بهبود بخشد به سراغ طراحان بین المللی رفته است .

در چهره این خودرو اسپرت بودن القا می گردد .

باید گفت که چراغ های جلوی این خودرو با جلو پنجره کوچک آن با همدیگر هم خوانی دارد این چراغ ها شبیه به چشم طراحی می گردند .

خطوط آیرودینامیکی خودرو به‌خصوص بخش کناری کاپوت، زیبایی ام‌وی‌ام ۳۱۵ را دوچندان کرده است. از نمای جانبی نیز این خودرو طراحی قابل قبولی دارد. بخش عقبی ‌ام‌وی‌ام ۳۱۵ نسبت به مدل قبلی کمتر دچار تغییرات شده و فقط چراغ‌ها و سپر مورد حمله طراحان قرار گرفته‌ و دگرگونی در آنها دیده می‌شود که با فرم کلی مطابقت دارد. به‌طور کلی این خودرو از لحاظ ظاهری بسیار بالاتر از توقع ظاهر شده و طراحان چری این مدل را با استانداردهای روز دنیا خلق کرده‌اند.

۲- طراحی داخلی

هنر طراحان چری در بخش داخلی ام‌وی‌ام ۳۱۵ نیز دیده می‌شود و به‌ادعای مسئولان این شرکت از سبکی خاص، در این طراحی بهره گرفته شده است. اگر شما از لوگوی شرکت در وسط غربیلک فرمان چشم پوشی کنید، محال است که یاد خودروهای زشت گذشته کشور چین در ذهن شما تداعی شود. طراحی داخلی این خودرو نزدیک به محصولات کشورهای کره و ژاپن است. همه بخش‌ها از داشبورد تا صندوق عقب زیبا در سر جای خود قرار داده شده است. صفحه کیلومتر خودرو نیز دچار تغییر شده و بسیار مدرن‌تر از نمونه قبلی است. به‌کارگیری پوشش آلومینیومی در کابین ذوق و سلیقه طراحان را به نمایش می‌گذارد. دریچه‌های ورودی هوا نیز به فرم جذاب تغییر شکل داده‌اند. با توجه به قیمت این محصول در بازار ایران نمی‌توان رقیب قدرتمندی برای آن در این رنج پیدا کرد و ام‌وی‌ام ۳۱۵ به‌طور کاملا مقتدرانه در صدر جدول قرار می‌گیرد. عده‌ای از کم بودن دید عقب خودرو به عنوان یک ضعف یاد می‌کنند ولی این دید کم در طراحی خودروهای اسپرت کاملا طبیعی است و معمولا از سنسورهای هوشمند برای کمک به راننده استفاده می‌کنند و دوربین دنده عقب نیز در این مورد بسیار کارآمد خواهد بود.

۳- ایمنی

ام‌وی‌ام ۳۱۵ موفق شده است 4 ستاره را از موسسه C-CNAP دریافت کند، این ستاره‌ها سطح بالای استاندارد این خودرو را به ما نشان می‌دهد. از جمله تجهیزات ایمنی ۳۱۵ جدید می‌توان به کیسه هوا برای سرنشینان جلو، سیستم الکترونیکی ترمز ضد قفل و سیستم توزیع کننده الکترونیکی نیروی ترمز اشاره کرد.

۴- مصرف سوخت

با توجه به این موضوع که هر سال قیمت سوخت و به‌خصوص بنزین در کشورمان افزایش می‌یابد، مصرف سوخت خودرو یکی از دغدغه‌های خریداران محسوب می‌شود که به آن توجه زیادی دارند. ام‌وی‌ام ۳۱۵ به صورت ترکیبی در هر ۱۰۰ کیلومتر ۶.۵ لیتر سوخت مصرف می‌کند که نسبت به محصولات مشابه دیگر، مصرف سوخت مناسب و خوبی محسوب می‌شود.

منبع : ام وی ام 

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

مباحث مربوط به تکنولوژی ساخت پیشرانه و همچنین میزان مصرف بنزین از با اهمیت ترین ملاک ها برای برگزیدن یک اتومبیل صفر کیلومتر جدید و یک خودروی دست دوم مربوط به دوره پیش می باشد .

حال در این مقایسه پیش رو باید گفت که طبیعتا لیفان 820 در مقایسه با اپتیما 2010 از پیشرانه ای بهتر بهره می برد .

اما بعد از این ادعای مذکور سوالی که پیش می آید این است که چرا باید لیفان 820 را برتر دانست؟

محصول جدید لیفان با اتکا به تکنولوژی ژاپنی‌ها و بهره‌گیری از یک پیشرانه 4 سیلندر 2.4 لیتری میتسوبیشی با آرایش خطی عرضی، سیستم پاشش چند‌نقطه‌ای و کنترل هوشمند زمان‌بندی باز و بست سوپاپ‌های ورود و خروج، نهایت توانی معادل 158 اسب بخار به تولید می‌رساند که این عدد در برابر پیک گشتاور 221 نیوتن‌متری این خودرو، کششی مناسب و نه اغواگر به این خودروی 1.5 تنی می‌بخشد.

در واقع برگ برنده لیفان، استفاده از جعبه دنده 6 سرعته اتوماتیک با ضرایبی متنوع در کنار این پیشرانه بهینه است که علاوه بر شتاب بهتر، با کاهش دور موتور در شرایط مختلف، مصرف سوخت بهینه‌ای را به شما ارائه می‌کند. اما محصول کُره‌ای چه در چنته دارد؟ کیا اپتیمای نسل گذشته که در سال 2009 و 2010 به بازار ایران عرضه شد، از پیشرانه ای 6 سیلندر V شکل سری میو (مشترک با سانتافه و متفاوت با نمونه دلتای مورد استفاده‌ روی اسپورتیج) با حجم 2.7 لیتر بهره می‌برد که با اتکا به سیستم زمان‌بندی متغیر باز و بست سوپاپ‌ها و همچنین پاشش سوخت چند‌نقطه‌ای، 189 اسب بخار، یعنی در حدود 30 واحد بیشتر از 820 به شما ارائه می‌کند. همچنین نهایت گشتاور 250 نیوتن‌متری این خودرو در کنار جعبه دنده 5 سرعته، شتاب صفر تا صد 9 ثانیه را برای اپتیما فراهم می‌سازد که این عدد در برابر رکورد 12-13 ثانیه‌ای لیفان 820، اختلاف بسیار زیادی دارد. هر دو خودرو از سیستم ترمز ضد‌قفل ABS به همراه سامانه توزیع نیروی ترمز EBD بهره می‌برند و این در حالی است که کیاموتورز برای اپتیما از سیستم کنترل لغزش ESP هم استفاده کرده است.

منطق چه ایجاب می‌کند؟

همانطور که در بینابین مطلب نیز اشاره شد، لیفان 820 با وجود برچسب قیمت 83 میلیون تومانی (در بازار آزاد) گزینه‌ای بسیار مناسب برای افرادی است که به دنبال یک خودروی صفر‌کیلومتر و خوش‌چهره برای استفاده روزمره هستند. اما توجه داشته باشید که با انتخاب این خودرو می‌بایست دور برخی موارد همچون بازار دست دوم مناسب را خط بکشید. همچنین کیفیت ساخت این خودرو در قیاس با گزینه‌های کُره‌ای و ژاپنی، بسیار پایین‌تر است که شاید شما را دلزده کند؛ در واقع لیفان 820 حداقل در بخش داخل، از کیفیت ساختی پایین‌تر نسبت به محصولات جیلی یا FAW بهره می‌برد که این در بازاری رقابتی برای چینی‌ها، چندان خوب نیست. اما اپتیمای 2010 را در وضعیت بسیار خوب و مناسب می‌توانید بین 83 تا 88 میلیون تومان خریداری کنید.

توجه داشته باشید که این خودرو نیز نسبت به برادرش سوناتا کم‌طرفدارتر است اما با توجه به کیفیت ساخت مناسب، قیمت معقول و قدرت و کشش درخور توجه، گزینه‌ای عاقلانه به نظر می‌رسد. هر چند که طبق معمول باید به افزایش استهلاک این دست از خودروهای کُره‌ای با گذر کارکرد از 120هزار کیلومتر نیز اشاره‌ای داشته باشیم.

منبع : لیفان 

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

بنا بر گزارش ارائه شده توسط خبرنگار  نبض بازار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان :

دو محصول از محصولات رنوی فرانسه خودروهای تندر ۹۰ و ساندرو می باشد این خودروها در کشور ایران هم به تولید می رسند.

این دو خودروی مذکور در یک سری ویژگی ها با همدیگر وجه اشتراک دارند .

اگر بخواهیم اتومبیل رنو تندر ۹۰ را به صورت خلاصه مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که :

خودروی تندر ۹۰ موفق گردیده است در تست تصادف اروپا ۳ ستاره ایمنی دریافت نماید . آپشن های این خودرو شامل : کیسه هوا برای راننده خودرو و کیسه هوا برای سرنشین جلو و داشتن سیستم ضد قفل ترمز .

تندر۹۰ یکی از خودروهای روز جهان در کلاس B است که در سراسر اروپا، آسیا و خاورمیانه مقبولیت و محبوبیت ویژه ای به دست آورده است. تندر۹۰ موفقیت خود را مرهون طراحی زیبای بدنه، اتاق جادار و دلباز، برخورداری از جدیدترین فن آوری خودروسازی، سادگی و پرهیز از پیچیدگی در بخش فنی و در نتیجه سهولت تعمیرات، قیمت بسیار مناسب و رقابتی و همچنین خدمات پس از فروش آسان و فراوان است.

حداکثر سرعت تندر اتومات روی سایت تولید کننده ۱۷۵ کیلومتر بر ساعت ذکر شده است. اگر پای تان را روی پدال گاز فشار دهید و ترمز دستی را بخوابانید، می توانید ظرف مدت ۱۱٫۷ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسیدتندر ۹۰ اتومات در هر ۱۰۰ کیلومتر فضای شهری، حدود ۱۱٫۱ لیتر سوخت مصرف می کند.

تندر ۴۲۵۰ میلیمتر طول دارد و عرض آن به ۱۷۴۰ میلیمتر می رسد. ارتفاع این خودرو روی سایت رسمی ایران خودرو ۱۵۲۵ میلیمتر ذکر شده است حداکثر سرعت تندر اتومات روی سایت تولید کننده ۱۷۵ کیلومتر بر ساعت ذکر شده است.

نگاهی گذرا به خودرو ساندرو

۹۹ درصد طراحی داخلی ساندرو از فیس‌لیفت لوگان قرض گرفته شده است که البته با اضافه شدن نوارهای کرم و نقره‌ای رنگ، سعی شده که مقداری با کلاس‌تر و پویاتر بشود.

گیربکس دستی و اتوماتیک برای این ماشین در نظر گرفته شده است. مصرف سوخت ساندرو در سیکل ترکیبی نیز ۷ لیتر اعلام شده است. با این موتور،‌ ساندرو می‌تواند شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۱۰.۵ ثانیه‌ای ایجاد کند. با این اوصاف برای امور داخل شهری و گردش در شهر عملکرد خوبی دارد.ساندرو هم برای عاشقان سرعت گزینه ایده آلی نیست و بیشتر خودرویی برای راننده های با حوصله مناسب به نظر می رسد. نهایت سرعت ساندرو ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت است و  پر کردن صفر تا صد این خودرو ۱۱٫۵ ثانیه زمان می برد ساندرو در هر ۱۰۰ کیلومتر در سیکل ترکیبی ۸٫۳ لیتر سوخت می سوزاند.

ساندرو ۵۰۲۰ میلیمتر طول دارد و عرض آن بدون در نظر گرفتن آینه ها به ۱۷۴۶ میلیمتر می رسد و ارتفاع آن ۱۵۳۴ میلیمتر قید شده است وزن خالص تندر۱۱۵۵  و وزن خالص ساندرو ۱۱۴۶  کیلوگرم است.

مشخصات فنی دو خودرو یاد شده :

رنو ساندرو اتوماتیک رنو تندر ۹۰ اتوماتیک
قیمت ( تومان)
 

۵۱,۰۰۰,۰۰۰

 

۴۸,۰۰۰,۰۰۰

 

سال (طراحی)
۲۰۰۹ ۲۰۰۵
موتور
۴ سیلندر ۱۶ سوپاپه ۴ سیلندر ۱۶ سوپاپه
حجم موتور
۱۵۹۸سی سی ۱۵۹۸سی سی
حداکثر قدرت
۱۰۵ اسب بخار در ۵۷۵۰ دور در دقیقه ۱۰۵ اسب بخار در ۵۷۵۰ دور در دقیقه
حداکثر گشتاور
۱۴۰ نیوتن متر در ۳۷۵۰ دور در دقیقه ۱۴۰ نیوتن متر در ۳۷۵۰ دور در دقیقه
جعبه دنده
۴ دنده خودکار ۴ دنده خودکار
شتاب ۰ تا ۱۰۰
۱۱٫۵ ثانیه ۱۱٫۷ ثانیه
حداکثر سرعت
۱۷۰ کیلومتر در ساعت ۱۷۵ کیلومتر در ساعت
وزن
۱۱۴۶ کیلوگرم ۱۱۵۵ کیلوگرم
اندازه (میلیمتر)
۴۰۲۰ طول – ۱۷۴۶ عرض – ۱۵۳۴ ارتفاع ۴۲۴۷ طول – ۱۷۳۵ عرض – ۱۵۲۵ ارتفاع
فاصله بین دو محور
۲۵۸۸ میلیمتر ۲۶۲۹ میلیمتر
مصرف سوخت داخل شهر
۹٫۴ لیتر در هر صد کیلومتر – لیتر در هر صد کیلومتر
مصرف سوخت خارج از شهر
۵٫۵ لیتر در هر صد کیلومتر – لیتر در هر صد کیلومتر
مصرف سوخت ترکیبی
۸٫۳ لیتر در هر صد کیلومتر ۸٫۳ لیتر در هر صد کیلومتر
حجم باک
۵۰ لیتر ۰ لیتر
استاندارد آلایندگی
یورو ۴
استاندارد امنیت
EURONCAP4
میزان تولید CO2
۱۵۸ گرم در هر کیلومتر – گرم در هر کیلومتر
ترمز و پایداری
ترمز های جلو دیسکی و عقب کاسه ای – ترمز ضدقفل ABS بهمراه توزیع الکترونیکی ترمز سیستم ترمز ضد قفل(ABS و EBD)، ترمز جلو دیسکی، ترمز عقب کاسه‌ای
کیسه هوا
کیسه هوای راننده و سرنشین جلو کیسه هوای راننده و سرنشین جلو
سیستم صوتی
کنترل سیستم صوتی زیر فرمان – سیستم صوتی (رادیو + سی دی (پخش فشرده)+USB+4 بلندگو) رادیو، قابلیت پخش CD و MP3 – بلندگوی تاقچه عقب – بلندگوی درب‌های جلو
دیگر تجهیزات
رینگ ۱۵ اینچی آلومینیومی – سیستم تهویه مطبوع با کنترل دستی – چراغ مه شکن جلو – آینه های جانبی همرنگ بدنه فرمان هیدرولیک – سیستم تهویه مطبوع دستی – چراغ مه شکن جلو و عقب – چراغ داخل صندوق عقب – چراغ سوم ترمز روی طاقچه عقب – چراغ نقشه خوان جلو – چراغ داخل داشبورد – تنظیم ارتفاع چراغ‌های جلو از داخل – آیینه‌های جانبی برقی با گرمکن – شیشه بالابر برقی درهای جلو و عقب – گرمکن شیشه عقب – تریم خاکستری – سپرهای همرنگ بدنه – زه‌های جانبی مشکی – تزیین کروم روی جلو پنجره – قاب کرومی پشت آمپر – ایموبیلایزر – قفل مرکزی با ریموت رادیویی – کمربندهای ایمنی جلو با قابلیت تنظیم ارتفاع – بوق هشدار روشن ماندن چراغ های جلو – رینگ ۱۵ اینچی آلومینیومی – صندلی راننده با قابلیت تنظیم ارتفاع و گودی کمر – پشت سری جلو با قابلیت تنظیم ارتفاع – پشت سری صندلی عقب با قابلیت تنظیم ارتفاع – محافظ فیش و رابط‌های بلندگو جلو و عقب – جای نقشه برای صندلی جلو – نمایشگر اطلاعات سفر (اطلاعات مسافت و مصرف سوخت) – بوق ۲ شیپوره – پارکابی رنو – آفتاب‌گیر سمت مسافر با آینه – کفپوش موکتی – جای لیوان صندلی جلو
  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

سال ها پیش بود که پروژه ساخت ورژن توربو از موتور ملی (EF7) به میان آمد .

در سال 1387 بود که نخستین نسخه این موتور با کمک یک کمپانی آلمانی در کشورمان معرفی گردید .

در سال 1389 پس از عرضه نمودن نخستین نسخه های خودروی سمند موتور ملی و شدت گرفتن تحریم های وارده در سال های بعدی آن تولید انبوه این موتور مقداری به عقب افتاد .

اما حالا دیگر نظاره گر تولید انبوه این موتور بر روی خودروی سمند هستیم این در شرایطی می باشد که محدودیت های بین المللیدر تامین نمودن قطعه های لازم جهت توسعه دادن این موتور رفع شده است

 

اولین خودرو مجهز به این موتور سورن توربو خواهد بود که قرار است با قیمت 2 میلیون و نهصد هزار تومان بیشتر از نمونه ساده (EF7) به بازار عرضه شود.

با این حساب قیمت مدل مذکور کمتر از 40 میلیون تومان خواهد بود و قرار است اولین سری با تیراژ حدودی 250 دستگاه کمتر ظرف یک ماه آینده با مدل 95 به بازار عرضه شود.

تغییرات فنی پیشرانه و گیربکس سورن توربو

از جمله مهمترین تغییرات انجام شده برای تجهیز EF7 به توربوچاجر، می توان به تعویض پیستون ها با نمونه های مستحکم تر و تراکم پایین، طراحی مجدد محفظه احتراق و سرسیلندر، طراحی منیفولد اگزوز مناسب برای توربو و قطعات مربوطه، افزوده شدن اینترکولر برای خنک کاری هوای فشرده شده خروجی از توربو و استفاده از سوپاپ های دود سدیمی اشاره کرد.

با این حساب باید گفت که تغییرات پیشرانه اصولی انجام شده و مهندسان شرکت ایپکو که مسئولیت طراحی و توسعه این پیشرانه را بر عهده داشته اند تلاش حداکثری را برای حفظ دوام و افزایش راندمان این پیشرانه به کار بسته اند.

اما در مبحث گیربکس شرایط متفاوت است و بر طبق فایل های رسمی ضرایب دنده های 3 تا 5 و ضریب دیفرانسیل نسبت به نمونه اتمسفریک سبک تر شده اند.

ضریب دنده یک سنگین تر شده و ضریب دنده 2 نیز ثابت مانده است، بنابراین شتاب گیری خوب و قدرتمند سورن توربو در دنده یک در کنار افزایش 50 اسب بخاری قدرت پیشرانه، به سنگین شدن ضریب دنده 1 نیز ارتباط دارد.

ماحصل تمام تغییرات افزایش قدرت پیشرانه به حدود 150 اسب بخار و رسیدن گشتاور به 217 نیوتن متر است. این درحالیست که براساس اطلاعات رسمی شتاب گیری 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت ظرف 10 ثانیه انجام می شود که در حدود 3 ثانیه بهتر از مدل معمولی EF7 با 100 اسب بخار قدرت است.

مصرف سوخت این مدل نیز در سیکل ترکیبی در حدود 7.4 لیتر اعلام شده است که کاهش حدود 2 لیتری را نشان می دهد، بنابراین باید کل پروژه را از نظر دست یابی به اهداف تعیین شده، موفق توصیف کرد.

منبع : سمند

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

از نمای بیرون که به مگان جدید نگاه می شود می بینیم که این خودرو در میان همه خودروهای فرانسوی که در حال تولید می باشد بسیار زیبا تر است .

باید گفت که این خودرو از آلفارومئو الهام گرفته شده است . طراحی مگان جدید یک طراحی پیچیده می باشد .

مگان جدید دارای چراغ های روز بزرگ می باشد که به اندازه کافی به آن مدل داده شده است . چراغ های مذکور در قسمت عقب و جلوی خودرو مستقر شده اند و باعث خلق چهره ای جدید و زیبا شده اند .

علاوه بر ویژگی های مذکور باید گفت که مشخصه های کناری خودرو با عقب آن به خوبی تطابق دارند .

اگر چه ظاهر آن در کل تا حدودی تخیلی است ، اما فکر می‌کنیم که مگان جدید معیار جدیدی را در طراحی قطعاتش در نظر گرفته است

می توان گفت بخش داخلی آن کمی قدیمی است ، اگرچه صفحه ۸٫۷ اینچی شبیه به iPad که به صورت عمودی قرار گرفته ، تغییر خوبی است . سیستم سرگرمی R-link 2 به کار رفته در آن کاربری ساده و راحتی دارد و بسیاری از ویژگی‌های آن قابل شخصی سازی است .

صندلی های جلو و عقب نیز بسیار منعطف هستند و فضای کافی برای پا وجود دارد ( به لطف قرارگیری مناسب پشتی صندلی‌های جلو ) و جا برای قرار گیری چهار فرد با جثه بزرگ در ماشین وجود دارد . برای سرنشینان عقب با قدی بلندتر از ۱۸۵ سانتی متر ممکن است که سقف کمی کوتاه باشد . صندوق عقب ۴۳۴ لیتری برای قراردادن کالسکه ای با سایز متوسط کافی است و هیچ مشکلی هم نباید در حمل لوازم اضافی با چند تا چمدان وجود داشته باشد .

هنگامی که رنو مگان جدید وارد بازار شود ، در ابتدا صاحب خودرویی با سه انتقال دهنده نیرو می شوید . مدل پایه توربوشارژ آن با بنزین ۱٫۲ لیتری از نوع  دستی است که ۹۷ کیلووات توان و ۲۰۵ نیوتن متر گشتاور ، ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۱۰٫۶ ثانیه ، و ۵٫۳ لیتر سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر مصرف می کند . انتقال دو کلاچی هفت سرعته نیز در این موتور امکان پذیر خواهد بود .

تنها موتور دیزلی در این رنج ، توربوی ۱٫۵ لیتری که ۸۱ کیلو وات و ۲۵۰ نیوتن متر گشتاور تولید می کند و انتقال خودکار دو کلاچی هفت سرعته را ارائه می‌کند ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت در ۱۲٫۳ ثانیه ، ۳٫۷ لیتر مصرف سوخت در هر ۱۰۰کیلومتر . برای اطلاعات بیشتر ، می توانید مشخصات رنو مگان ۲۰۱۶ را مطالعه کنید .

تا زمانی که مدل اسپورت رنو جدید در ۲۰۱۷ برسد برترین پیکربندی متعلق به رنو مگان GT خواهد بود ؛ خودرویی که رنو در نمایشگاه های بین‌الملی خودروها در کشور های مختلف به ما داده است .

از لحاظ ظاهری ظاهر آن با GT و علائم و نشانه‌های رنو اسپورت فرق دارد در حالی که داخل آن دارای صندلی‌های آلکانترا ، سیستم فرمان مخصوص GT و حتی نشانه‌های بیشتری از رنو اسپورت دارد .

موتور رنو مگان یک توربو چهار سیلندری ۱٫۶ لیتری است که توان ۱۵۱ کیلووات و ۲۸۰ نیوتن متر گشتاور با انتقال خودکار دو کلاچی هفت سرعته ( بدون دنده دستی ) تولید می کند .

با افزودن سیستم کنترل استارت ( گرفته شده از رنو اسپورت ) GT می تواند در ۷٫۱ ثانیه از صفر تا ۱۰۰ کیلو متر بر ساعت برسد . در واقع از آن نیز سریع‌ تر است و فکر می کنیم که رنو آن را نگه‌ داشته تا جایی برای مدل‌های RS باشد .

رنو خودروی تیزی است تا نشان دهد GT جدید همانند RS نیست ( اگرچه به حدکافی نشان از RS دارد ) اما این مدل بین مگان معمولی و RS قرار می‌گیرد . GT توسط مهندسین RS تنظیم شده است اما فاقد فاکتورهای سختی است که ما از یک مدل مسابقه‌ای انتظار داریم .

ویژگی های اسپرت مگان GT اسپورت شده هنگام سواری بیش از همیشه مشهود است که در دست‌اندازها عملکرد خوبی دارد . اگرچه از لحاظ استحکام ، GT شبیه مک‌ فرسون (جلو) و تعلیق اکسل نیمه سخت (عقب) ، عملکرد خوبی در دست‌اندازها و سرعت گیری مجدد دارد .

مگان GT قابلیت سوئیچ بین حالت‌های comfort ، neutral  و اسپورت ( به علاوه ، حالت دیگری که می تواند ترکیب و تطبیق باشد ) بسته به احتیاج راننده دارد .

درحالت comfort فرمان سبک می شود اما دریچه کنترل بنزین کمی برای ذخیره بنزین کند است . با تغییر به حالت اسپورت فرمان کمی وزن می گیرد و پدال گاز جان می گیرد . در این حالت ، رنو یک اگزوز مصنوعی اضافه کرده است که به اتاق پمپ می‌شود .

انتقال نیرو نرم و راحت انجام می شود و ما آن را احساس نمی‌کنیم چراکه در سرعت پایین یا در سرعت گرفتن سروصدای زیادی ندارد . با وزن ۱۳۹۲ کیلوگرم GT باید می توانست با گشتاور بیشتری کار کند .

در مناطق لغزنده می توان گفت که مگان GT شایسته‌ی نشان‌هایش هست . ویژگی که بی شک به خودروی فرانسوی کمک می‌کند در گوشه های تنگ به خوبی بپیچد ، داشتن چهار چرخ متحرک است . در سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت (یا ۸۰ کیلومتر در ساعت در حالت اسپورت ) چرخ‌های عقب مگان GT زاویه گردش ۲٫۷ درجه‌ای نسبت به هم دارند که اجازه گردش در گوشه‌های تندتر را می‌دهد در حالی که در سرعت بالاتر یک درجه هم در همان جهت می‌چرخند .

همه اینها قابلیت هایی است که به یک ماشین مستحکم اضافه شده است ضمن اینکه به عنوان یک راننده معمولی هنوز کاستی هایی در ذهن وجود دارد . تا زمانی که آن‌ها را کنار هم نگذاریم به سختی می توان گفت که آیا مگان از ماشین Golf با پتانسیل بالا (۱۶۲ کیلو وات ، ۳۵۰ نیوتن متر ) بهتر است یا نه ، اما برداشت اولیه ما این است که شاید در کل قابلیت و مرغوبیت حریف آلمانی خود را نداشته باشد .

سیستم فرمان کمی پیچیده است اما بیش‌تر از آن انتقال هفت سرعته دو کلاژی هست که ما را مردد می‌کند . فرمان این خودرو گاهی نرم است ، اما در اطراف شهر گاهی اوقات با تغییردنده تکانی شدید می‌خورد که بهمین دلایل برخی معتقدند مگان خودروی خوبی است اما عالی نیست .

با قرارگیری هر دو دست در وضعیت رانندگی صحیح خواهید یافت که فاصله دست تا دنده به صورت غیرمنطقی زیاد است ( و در محلی بالاتر از چیزی که باید یاشد قرار گرفته ) و رنو نصف دنده را بیرون کار گذاشته تا جا برای سایر سیستم های اطراف راننده بیشتر باشد .

فرمان در جایی است که دوست داریم ، روی آن کلید بالابر شیشه و کنترل صدا قرار گرفته است ( البته در فرانسه اصرارشان بر استفاده از کنترل است به جای جایگزینی آن روی فرمان ) . از این نظر – مانند برخی از مدل‌های شبیه پژو – فرانسه دوباره ویژگی‌های ارگونومی عجیبی طراحی کرده است . این ویژگی ها خیلی آزار دهنده نیستند و بدون شک هر شخصی می‌تواند به آن عادت کند . به علاوه در حالت اسپورت GT تغییر دنده بدون کمک شما به خوبی صورت می گیرد .

در جاده های پهن و باز ، مگان GT واقعا جان تازه ای می گیرد . از شما می خواهد تندتر برانید چراکه به آسانی شتاب می گیرد و ترمزها نیز حساس هستند پس نیازی به استفاده بیش از حد از آنها نیست . گشت زدن با مگان در جاده بارانی با سرعتی بالا ، بدون نگرانی از سبک وزنی جلوی خودرو یا ترس در پیچ‌ها ساده است .

مگان GT دارای ظاهر و زرق و برق فرانسوی ، با انتقال نیرو و دینامیکی همانند حریفان اروپایی خود است . اگر شما به دنبال چیز خاصی نظیر GTI نیستید ، از خیلی جهات انتخاب خوبی است .

قطعا در این خودرو کاراکترهای مختلف و چیزهای زیادی وجود دارد که به دنبال آن هستید ، که در رقبای آن موجود نیست . این شامل چیزهای ساده نظیر توانایی تغییر روشنایی محیط داخلی ماشین ( در درها و اطراف کنسول مرکزی ) به رنگ‌های مختلف و حتی توانایی خاموش کردن روشنایی عقب در عین نگه داشتن روشنایی جلو وجود دارد ( مثلاً اگر بچه‌ها در پشت خوابیده باشند ) . سرعت سنج دیجیتال با رزولوشن بالا که می‌تواند به چندین طرح عوض شود از دیگر ویژگی های این خودرو است .

از جمله ویژگی های مشهود رنو قابلیت های ایمنی آن مانند کنترل سرعت فعال ، ترمز فعال ، هشدار خروج از لاین و مسافت ، هشدار نقاط کور ، سنسورهای پرتو بالا و پایین خودکار و التراسونیک ۳۶۰ درجه‌ای برای پارک کردن است . البته همه فن‌آوری‌های امنیتی در بخش‌های بالا قابلیت انتخاب دارند اما اکثر آنها معمولا استفاده می‌شود .

به عقیده برخی صاحب نظران ، رنو مگان GT 2016 بدون شک بهترین ماشین ساخت فرانسه تا به امروز است .

منبع : رنو 

  • mandmse mandmse
  • ۰
  • ۰

در این تاریخی که ما داریم زندگی می کنیم بیشتر مردم دوستدار خودروهای شاسی بلند هستند

و تقاضا برای این خودرو خیلی بالاست و طبیعی هم می باشد که وقتی تقاضا انقدر برای این کراس اوورها بالا باشد بازارعرضه شان نیز داغ داغ است .

حالا کمپانی های خودروسازی که بیشتر از همه در این بین بازار را در دست گرفته اند کره ای ها هستند

کره ای ها این موضوع را به خوبی فهمیده اند که ایرانی ها به دنبال ماشین هایی می روند که هم چهره زیبایی داشته باشد و هم امکانات فراوانی داشته باشد .

این دو فاکتور را می توانید در هر یک از محصولات دو شرکت مطرح یعنی کیا و هیوندای ببینید که البته از نظر طراحی واقعاً لایق بوده اند و همیشه توانسته اند سطحی بالاتر از سطح معمول بازار را ارایه دهند. در این بین و در سگمنت شاسی بلند متوسط شهری، دو خودروی هیوندای توسان و کیا اسپورتیج همانند دیگر محصولات این دو شرکت به سرعت خود را در بازار مطرح کردند و برخلاف نسل گذشته، نسل کنونی توانست به خوبی خود را نشان دهد و آنچنان خوب و بی دردسر (نسبت به دیگر رقبا) خرید و فروش می شوند که به قول معروف “پول نقد” به حساب می آیند.

با توجه به اینکه هر دو خودرو از نظر قیمتی نزدیک به هم هستند و از نظر فنی و سطح تجهیزات شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، همیشه این سوال مطرح بوده که بالاخره توسان بخریم یا اسپورتیج؟

طراحی خارجی و کابین

 موضوع طراحی و ظاهر یک موضوع کاملاً سلیقه ای است و نمی توان به قطعیت گفت که بالاخره توسان خوش تیپ تر است یا اسپورتیج. اما این موضوع را می توان با یک نگاه کلی به هر خودرو فهمید که توسان در طراحی بیرونی کمی محافظه کارانه تر از اسپورتیج بوده و شاید هدف آن برای سنین بالاتری بوده است. اما در مقابل کیا کاملاً شجاعانه قصد داشته خودرویی متفاوت را وارد بازار کند و باید گفت که در این راه به خوبی هم جواب گرفته و چهره این خودرو مخصوصاً در زمان عرضه یک سر و گردن از دیگر رقبا بهتر و جذاب تر بود. رینگ های بزرگ، طراحی و قوس های جانبی و نوع درب عقب طوری طراحی شده اند که اصلاً نمی توان از آن ایرادی گرفت و یقیناً برای جوانان اسپورتیج می تواند خودرویی گیرا و جذاب باشد.
اما با وارد شدن به کابین داستان کمی متفاوت می شود. موضوعی که در توسان مشخص است طراحی و قرار گیری ادوات به صورتی گویا، مشخص و ارگونومیک است بطوریکه همه چیز سر جایش قرار دارد و به راحتی می توانید از آن ها استفاده کنید. همچنین دید بیرون شما خوب است و به جاده تسلط مناسبی دارید.
این موضوع زمانی بیشتر خود را نشان می دهد که بعد از توسان وارد کابین اسپورتیج شوید و متوجه می شوید که این کابین نسبت به توسان کمی تنگ و خفه است! اگرچه طراحی داشبورد میانی و آمپر پشت صفحه و … همگی زیبا و بی نقص هستند اما شما داخل کابینی با دید نسبتاً کم روی جاده قرار دارید و نوع قرار گیری شیشه ها کمی دید را محدود کرده اند. با وجود اینکه ممکن است این نوع قرار گیری داخل کابین و دید محدود شبیه خودروهای اسپرت باشد، اما برای بسیاری از خریداران که از خرید چنین خودرویی قصد استفاده شهری را دارند، دید باز و احاطه به جاده مسئله کمی نباشد.
حال که داخل کابین هر خودرو نشسته ایم بگذارید موضوع دیگری یعنی دید عقب را نیز مطرح کنیم. در اکثر خودروهای شاسی بلند، دید عقب معضلی به حساب می آید و اگرچه در هر دو خودرو امکان نصب دوربین عقب وجود دارد، اما هیچ چیز جای دید شما از آینه میانی را نمی گیرد. یکی از فرق هایی که بین توسان و اسپورتیج وجود دارد دید بهتر اسپورتیج است و نوع قرار گیری شیشه عقب و طراحی سقف به صورتی است که نسبت به توسان دید بهتری نسبت به عقب خودرو دارید.
موضوع دیگری که قبلاً در مورد این دو خودرو مخصوصاً محصولات کیا مطرح بوده، کیفیت پایین اجزای داخلی بود. اما حال باید گفت که کیا در این زمینه پیشرفت خوبی داشته و در این مورد کیفیت اجزای داخلی توسان و اسپورتیج مورد بررسی ما تقریباً برابر بود. اگرچه هر دو هنوز تا رسیدن به محصولات رقیب ژاپنی و اروپایی راهی طولانی در پیش دارند.
  • mandmse mandmse